قرار ما پشت شالیزار به قلم فرناز نخعی
پارت صد و نود و نهم
زمان ارسال : ۸۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
تنها سؤالی را که ذهنم را آزار میداد به زبان آوردم.
- تکلیف نعیمه چی میشه؟ هیچوقت ازش خوشم نمیاومد چون میدونستم دوستت داره ولی دلم هم براش میسوزه. گناهی این وسط نداشته. نالهنفرینش میمونه دنبالمون.
- من هم دوست نداشتم اذیتش کنم ولی من و تو هم گناهی نداشتیم. وقتی واسه من شرط میذارن که تنها راه بیرون اومدنم از اون پادگان خرابشده اینه که بابام بگه قراره عروسی کنم، راهی
سحر
۳۴ ساله 20چقدر این رمان قشنگه فرناز خانم چقدر نوشته هاتون به دل میشینه هرچی بگم کم گفتم واقعا رمانهای شما خیلی حس خوبی بهم میده پر از انرژی مثبته خیلی کاراتونو دوست دارم